فهرست مطالب

مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی - سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 37، بهار 1387)

نشریه مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی
سال دوازدهم شماره 1 (پیاپی 37، بهار 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/03/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • حبیب محمدنژاذ صفحه 3
    «آقایانی که در دانشگاه ها به عنوان روحانیونی که با خصوصیت و عنوان دفتر نهاد نمایندگی شناخته می شوند، باید خودشان را مسئول اصلی و نهایی ارتقای دینی در دانشگاه بدانند».
    این کلام، قسمتی از بیانات مقام معظم رهبری در سال 1386 در جمع مسئولان دفاتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری است.
    اینکه فعالیتهای مربوط به امور دینی به عهده کیست، در همان سالهای نخستین تشکیل نهاد نیز مورد سؤال اکثر مسئولان دانشگاه ها بود و در همان زمان، مقام معظم رهبری نظر مبارک خود را به طور واضح مطرح فرمودند و بین فعالیت فرهنگی و دینی تفکیک قائل شدند و تقریبا با همین مضمون که قسمتی از سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری است و در ذیل می آید، نظر خود را بیان فرمودند:«ما به مدیریتهای دانشگاهی و به شورای عالی انقلاب فرهنگی همیشه سفارش کرده ایم که در زمینه دینی کردن دانشگاه و محیط دانشگاه، وظیفه و مسئولیت دارند. آن به جای خود محفوظ؛ اما اگر همه تمهیدات لازم انجام بگیرد، ولی روحانی ای که در دانشگاه مستقر است منشا و منبع و مرجع یک فکر عمیق و اصیل و مستدل و تحسین برانگیز و قانع کننده دینی از نظر دانشجوها نباشد، همه آن تمهیدات بی فایده خواهد بود. باید پی در پی در محیط دانشگاه فکر دینی نو و مستدل عرضه کنید و فکر دینی دانشجویان را ارتقا بدهید».
    خصوصیات و ویژگی های یک روحانی و نیز جایگاه حقوقی آن در دانشگاه، موضوعاتی هستند که باید به نحو مبسوطی به آنها پرداخت و این فصلنامه نیز آمادگی دارد تا در خصوص هر کدام از این محورها، مقالات اساتید محترم دانشگاهی را منعکس کند. اما مهم تر از آن، بحث ارتقای دینی یا به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب؛ ارتقای فکر دینی است.
  • محمدرحیم عیوضی صفحه 5
    هرگونه تعامل فرهنگی مستلزم ارائه تعریفی صریح، جامع و کامل از مقوله فرهنگ است. تعریف فرهنگ به عنوان مفهومی عام که همچون چتری بر کلیه روابط انسانی سایه افکنده است، زمینه ساز درک عمیق از فرهنگ و تحولات منتج از آن می گردد. پیرامون چیستی و مفهوم فرهنگ، تعاریف و برداشتهای گسترده ای به عمل آمده است که در اغلب آنها فرهنگ در برگیرنده مجموعه عناصری است که بیشتر در قالب حفظ وضع موجود و به تعبیر بهتر؛ در راستای حفظ تعادل نظام عمل می کند. به نظر می رسد در این تعاریف دو موضوع مورد غفلت واقع شده است؛ نخست: تمرکز بر رابطه و پیوند عناصر سازنده فرهنگ و دوم: تمرکز بر هدف تعالی سازی جامعه به وسیله فرهنگ. بنابراین، رسالت امر ایجاب می کند مهندسی فرهنگی با در نظر گرفتن این الزامات و عدم چشم پوشی از این تغافلات، ضمن ارائه تعریفی با صلابت و در عین حال منعطف، شفاف و سیال از مقدمه فرهنگ، تعالی دنیوی و اخروی جامعه را در برنامه ریزی های راهبردی فرهنگی مد نظر قرار دهد.
    کلیدواژگان: مفهوم شناسی، فرهنگ، مهندسی فرهنگی
  • فرهاد امام جمعه صفحه 26
    آنچه در این مقاله آمده گفتاری است تحلیلی که بیشتر دیدگاهی در خصوص فرایند اسلامی شدن دانشگاه ها را مطرح کرده است. نظر به اینکه به عنایت الهی کوشش در جهت فعالیتهای علمی وکارشناسی در حوزه فرهنگ به ویژه در نزد نخبگان و دانشگاهیان جزء اولویتهای نظام اجرایی و قانونگذاری قرار گرفته است، جا دارد نظریه ها و دیدگاه های راهبردی جدید و متنوعی مطرح بشود تا کارگزاران و مدیران اجرایی و فرهنگی نظام به ویژه در دانشگاه ها معیارهای اندیشه ای و کاربردی تازه ای را به دست آورده و قدری از برخی الگوهای روزمره و تکراری و گاه کلیشه ای به در آیند. مباحثی که در این مقاله به آنها پرداخته شده عبارتند از: مفهوم پایه در اسلامی شدن، رویکردی به سوی اسلامی شدن دانشگاه ها و عرصه های عملیاتی آن، الگوی فرهنگی بینش جامعه شناسی امر به معروف و نهی از منکر در بستر اسلامی شدن دانشگاه، ابعاد اجرایی امر به معروف و نهی از منکر، مسائل جامعه شناختی امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه ولایی، نیازشناسی (نیازهای کاذب- نیازهای حقیقی)، فرهنگ سازی از دیدگاه قرآن، اسلامی شدن دانشگاه و مسئله پوشش زنان و نتیجه گیری.
    کلیدواژگان: فعالیت دینی و فرهنگی، اسلامی شدن دانشگاه ها، الگوی جامعه شناختی امر به معروف و نهی از منکر، ابعاد ولایی و ولایی امر به معروف
  • طاهر محبوبی، ناصر توره صفحه 75
    امروزه دانشگاه ها کارکرد زیادی در جهت توسعه همه جانبه به ویژه فرهنگ حاکم بر جامعه دارند. دانشگاه ها که مقدرات کشور در دست محصولات آنهاست، کارکردهای اساسی در زمینه تولید، اشاعه و تربیت نیروهای کارامد و همچنین گسترش فرهنگ اصیل اسلامی دارند. بنابراین، آسیب شناسی موانع خلاقیت و نوآوری از این جهت اهمیت دارد که به شناسایی عوامل بازدارنده خلاقیت و نوآوری در دانشگاه کمک می کند و شناسایی این موانع نیز به بهبود و بازسازی، رفع موانع و افزایش بهره وری آنها فایده می رساند. بنابراین، در این مقاله، به تشریح مؤلفه های خلاقیت، عوامل رشد و نوآوری، فرایند خلاقیت، ویژگی های دانشگاه خلاق، ویژگی های دانشگاه نوآور، الگو های آسیب زای خلاقیت فردی، اجتماعی، آموزشگاهی و خانوادگی، موانع بازدارنده خلاقیت به لحاظ فردی، سازمانی، اجتماعی، اقتصادی، محیطی پرداخته و راهکارهای لازم برای رفع موانع ارائه شده است
    کلیدواژگان: مؤلفه های خلاقیت، الگو های آسیب زای خلاقیت، موانع بازدارنده خلاقیت، بهبود خلاقیت و نوآوری
  • رحمان سعیدی صفحه 126
    در خصوص جهانی شدن، دو دیدگاه متفاوت و شاید متناقض مطرح است؛ دیدگاه نخست، جهانی شدن را تصویری از به هم پیوندی ها، مراودات و ارتباط بین دورترین نقاط جهان و معارضه با تعصبات کهنه و مبشر از بین رفتن ریشه مخاصمات می داند و دیدگاه دوم، جهانی شدن را تصویری ترسناک از بازار عنان گسیخته نوسازی و مدرنیزاسیون و عامل سلطه قدرتهای بزرگ و تزلزل دولت - ملتها تلقی می کند. در این میان، گروهی از دانشمندان بین جهانی سازی و جهانی شدن قائل به اختلاف هستند.آنان جهانی سازی را فرایندی به منظور تامین منافع و سلطه ارزشهای قدرتهای بزرگ در عرصه گیتی تعریف می کنند؛ حال آنکه جهانی شدن را روندی طبیعی از به هم پیوندی سرنوشت مردم جهان در اثر توسعه فن آوری های نوین ارتباطات که منجر به حذف مشکل زمان و مکان در ارتباطات و سبب مشارکت فعال مردم در اقصی نقاط جهان و یکپارچگی جهان می شود، تعریف و تفسیر می کنند. در ارتباط با نقش جهانی شدن در مخدوش کردن هویت فرهنگی نیز موافقان جهانی شدن با تمسک به تئوری های مکتب واقع گرایی از جمله بین المللی شدن و منطقه ای شدن، هیچ گونه دغدغه ای برای جهانی شدن به خود راه نمی دهند و حتی جهانی شدن را فرصتی برای معرفی ارزشهای متعالی فرهنگهای بومی در سطح جهان می دانند و گروه مخالف بر تاثیرگذاری منفی جهانی شدن در هویت فرهنگی دولتها و ملتهای کوچک و فرهنگ بومی تاکید دارند. در نهایت نیز چند راهکار برای صیانت از فرهنگ بومی با استفاده از مهندسی فرهنگی مطرح شده است.
    کلیدواژگان: جهانی شدن، جهانی سازی، مهندسی فرهنگی، هویت فرهنگی
  • مهدی نکویی سامانی صفحه 144
    این نوشتار به بحث در مورد مفهوم علم دینی و امکان و اثبات آن می پردازد. ابتدا مفهوم «علم دینی» و رابطه علم و دین را تبیین کرده، پس از اثبات ضرورت تعامل و ترابط علم و دین، سه دیدگاه عمده در باب امکان یا عدم امکان علم دینی را مورد بررسی قرار می دهد و با اشاره به امکان جهت داری و دینی شدن علم، ادعای عدم جهت داری ذاتی علم و نظریه خنثی گروی را مردود می داند و در همین زمینه به بیان دلایل و شواهد جهت داری و امکان علم دینی پرداخته است. این جستار همچنین با تاکید بر نظریه ضرورت جهت داری و عدم امکان سلب جهت داری علم، برخی از مهم ترین پیش فرضها و مبانی نظری و متافیزیکی آن را مورد اشاره و تبیین قرار می دهد. چشم انداز و نتیجه اثبات امکان علم دینی اولا؛ ابطال فرضیه تعارض علم و دین و ادعای گسستگی و تمایز انگاری بین علم و دین است که بر اساس این دیدگاه؛ علم و دین در کنار هم می توانند افقهای تازه تر معرفتی و معنوی را برای بشر به ارمغان بیاورند. ثانیا؛ فرایند دینی کردن علم می تواند علم را با مبانی قوی معرفتی متافیزیکی و فلسفی و قدسی مجهز کرده، از بحرانهای فلسفی و معرفتی خارج سازد و علم را در مسیری کاملا معقول و انسانی قرار دهد.
    کلیدواژگان: علم، دین، بی طرفی، جهت داری، علم دینی، علم سکولار
  • مجتبی عطارزاده صفحه 177
    درپی بالا گرفتن تعارض علم ودین درغرب عصرروشنگری، طرح مقوله «علم دینی» به عنوان راه کاربرون رفت ازاین بحران، درکانون توجه واقع شد.جوامع اسلامی نیزازشمول این امربرکنارنبودند چه آن که نوعی دوگانگی محیط های علمی این گونه جوامع را فراگرفته بود؛ از یک طرف، میل به حفظ ارزشهای دینی و اسلامی در آنها وجودداشته و دارد و از طرف دیگر، علومی آموزش داده می شد که در آنها جایی برای ارزشهای دینی نیست. افزون بر این، رکود و انحطاط جوامع اسلامی به دلیل بی توجهی به علوم تجربی، اعم از طبیعی و انسانی، و در مقابل، پیشرفت و توسعه جوامع غربی به دلیل استفاده از این علوم، اندیشمندان مسلمان را بر آن داشت تا نسبت به علوم جدید و روش های آن بازنگری عمیقی صورت دهند؛ چرا که احیای معرفت دینی یا به تعبیری، نواندیشی دینی، نیازمند نگرش جدید به علومی بود که به طور مستقیم در راستای معارف دینی قرار نداشتند. برآیند این عوامل، خطور طرح ایجاد «علم دینی » به ذهن پاره ای از اندیشمندان مسلمان در دهه دوم قرن بیستم راباعث گردید.براساس این ایده، مدعیان علم دینی باید به نوعی همپوشی در قلمرو علم و دین باور داشته باشند. از آنجا که در قلمرو تلاقی علم و دین، روند دینی کردن یا شدن علوم، نمود آشکارتری دارد، پس در این راستا باید رابطه بین علم و دین با دقت بیشتری مورد کاوش قرارگیرد.
    کلیدواژگان: تعارض علم و دین، سعادت انسانی، عملگرایی، معنویت، علم سکولار